نظارت امری اساسی، مهم و شاهرگ حیاتی هر جامعهای است و رابطهی نظارت و تربیتاخلاقی جامعه مثل رابطهی پرتوهای نور با منبع شان است. اگر نظارت از تربیتاخلاقی جامعهای رخت بربندد آن جامعه دچار تزلزل اخلاقی شده. لذا مناسب است نظارتها به نحوی صورت گیرد که تأمین کننده اهداف تربیتاخلاقی جامعه در جبنههای مختلف باشند. آنچه اهمیت دارد، این است که بدانیم این مسئولیت نظارت بر تربیتاخلاقی جامعه بر عهده چه نهاد است، و حکم فقهی آن چیست؟ با بررسی منابع دینی مشخص میشود که حکومت دینی علاوه بر آنکه در ایجاد امنیت و رفاه عمومی جامعه وظیفه دارد، درنظارت در تربیتاخلاقی جامعه نیز وظیفهای سنگین بر دوش دارد.
این پژوهش در قالب روش توصیفی، تحلیلی و اجتهادی با محوریت آیات و روایات به بازخوانى وظیفه حکومتاسلامی در قِبال نظارت در تربیتاخلاقی جامعه بیپردازد و براساس روش شناسى فقهى، میزان و جزئیات وظیفهمندى حکومتاسلامی را در نظارت درتربیتاخلاقی جامعه روشن نماید. با طرح ادله مانند آیات قرآنکریم، عقل، روایات، سیره و قواعد عامه، به آزمون فرضیه " وجوب نظارت حکومتاسلامی بر تربیتاخلاقى جامعه " پرداخته و پس از بررسىهاى مختلف توانسته وظیفهاى الزامى نظارت حکومتاسلامی بر تربیت اخلاقى جامعه را اثبات کند.