دکتری فقه سیاسی گرایش بینالملل، جامعة المصطفی العالمیة
چکیده
ظهور موضوعات نوپدید در عرصه اجتماعی-سیاسی و فرهنگی-تربیتی که مستلزم استنباط و تحققبخشی احکام آنها، توسط فقیهان میباشد. از جمله فقیهان؛ بروجردی و گلپایگانی توجه خاصی به آن موضوعات داشتند که بیان و کاربست نظریه آنها در حل بسیار از مشکلات اجتماعی-سیاسی و فرهنگی- تربیتی، ضرورت دارد. بنابراین، پرسش پژوهش، بدینصورت مطرح میشود: قلمرو اختیارات فقیه از منظر بروجردی و گلپایگانی چیست؟. پاسخ این پرسش، با روش توصیفی-اجتهادی در چارچوب نقد و بررسی ادله ولایت فقیه از منظر آنها میباشد. گلپایگانی، در اثبات ولایت فقیه از ادله نقلی به روایات عامه، خاصه و دلیل عقلی استناد نموده و مرحوم بروجردی تنها در تبیین دلیل عقلی بسنده نموده است. هر دو به انتصاب فقیهان از سوی پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) تصریح نمودند که تمام آنچه که برای پیامبر و امامان معصوم ثابت بود، برای فقیه نیز ثابتند بهجز مواردی که بهدلیل خاص ثابت شده که از مختصات پیامبر و امامان معصوم است. در نهایت هر دو، قلمرو اختیارات ولایت فقیه را بهامور حسبه میدانند، ولی هر دو قلمرو امورحسبه را همانند دیگران، در چند مورد محدود نمیدانند؛ بلکه تمام فعالیتهای سیاسی، فرهنگی، تربیتی و امنیتی حتی تلاش برای ایجاد نهاد فرهنگی-تربیتی و حکومت اسلامی را نیز شامل میدانند.