یکی از بحثهای مهم و مطرح در مباحث فلسفه ی فقه، گستره ی قلمرو فقه است. که مهمترین ابحاث در این زمینه موارد ذیل می باشد: 1- ارز یابی قلمرو فقه نسبت به افعال جوانحی شامل (اخلاق، عقاید، عرفان)2- شمول دائره فقه، نسبت به حیطه فردی و اجتماعی (فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، خانوادگی، تربیتی، مدیریت و نظام سازی)
در این میان، برخی قلمرو فقه را به صورت حداقلّی و محدود فرض نموده و در نتیجه دائره فقه را منحصر در افعال جوارحی دانستهاند. و بر این باورند که فقه و احکام شرعی در فروعات و اعمال جوارحی محدود بوده و اعمال قلبی و جوانحی از حیطۀ شمول آن خارج است.
همچنین، برخی با نگاه حداقلّی به قلمرو فقه، آن را به حیطۀ فردی محدود کرده و شمول آن را نسبت به حوزههایی چون: فرهنگ، سیاست، اقتصاد، امور خانواده و تربیت، مدیریت و نظام سازی، مورد انکار قرار دادهاند. اما سایر اندیشمندان و فقهای اسلامی قلمرو فقه را دارای گسترۀ کلان و شمولیت بیشتر دانسته و معتقدند از آنجایی که فقه، ریشه در ربوبیت الهی دارد، و یک برنامۀ منسجم برای هدایت بشر است، شامل تمام حوزههای یاد شده میگردد.
این مقاله با بررسی کتابخانهای ودر یک نگاه کلی قلمرو فقه را در حوزه ای خانواده وتربیت بررسی نموده و احکام الهی را که به واسطه فقها در این دوحوزه استنباط گردیده، به عنوان سند مطرح نموده و به اثبات رسانده است که فقه اسلامی در حوزه ، خانواده و تربیت ورود داشته است، مثلا درحوزۀ خانواده؛مسائل نکاح، طلاق، ارث، همچنین در امور تربیتی مسائل چون حفظ وتربیت اجتماعی، حفظ وتربیت جسمی، حفظ وتربیت روحی وروانی ، وجوب امر به معروف ونهی ازمنکر، در بین فقها مطرح گردیده است که حاکی از ورود فقه اسلامی به این ساحتها می باشد.